مجموعه نوشیکا سعی دارد، در این مقاله ابتدا عناصر تدوین را معرفی کرده و سپس به شرح کامل روش های آن بپردازد. زیرا تدوینگر میتواند با به کارگیری نکات و عناصر تدوین و همچنین با تمرین و پشتکار، به مهارت کافی در تدوین فیلم و انیمیشن دست پیدا کند.
عناصر تدوین
به طور کلی تدوین از شش عنصر اصلی زیر تشکیل میشود:
- انگیزه
- اطلاعات
- ترکیببندی نما
- صدا
- زاویه دوربین
- تداوم
لازم به ذکر است، قبل از معرفی عناصر تدوین ، جهت یادگیری و درک بهتر آن، با انواع نماهای دوربین آشنا شوید. می توانید این موضوع را در مقاله “نماهای اصلی در فیلم و انیمیشن” مطالعه کنید.
انگیزه
برای انجام عمل تدوین (برش، میکس، فید)، باید دلیلی داشته باشد که به آن انگیزه تدوین میگویند. انگیزه در تدوین، یا شنیداری است یا دیداری و یا ترکیبی از صدا و تصویر است.
- انگیزه دیداری : میتواند کوچکترین حرکت و کنش یک کاراکتر باشد؛ به طور مثال: حرکت بدن یا اجزای چهره.
- انگیزه شنیداری : میتواند صدایی خارج از تصویر باشد؛ به طور مثال : صدای زنگ تلفن و یا صدای در زدن.
اطلاعات
یکی از عناصر تدوین ، اطلاعات است و منظور از این عنصر، عموما اطلاعات دیداری است و هر نمای جدید به معنای اطلاعات جدید است و یکی از دلایل کات (برش) زدن، وجود اطلاعات جدید در نماهای بعدی میباشد.
در شکل ایدهآل، هر نما باید جذابیت بصری داشته باشد و این نکته را در انتخاب نما، باید مدنظر قرار داد که هر نمای جدید باید اطلاعاتی غیر از اطلاعات بصری نمای قبل را داشته باشد. وظیفه تدوینگر در این عنصر این است:
تا جایی که میتواند، اطلاعات بیشتری را در برنامه بگنجاند، زیرا هرچه بیننده اطلاعات بصری بیشتری دریافت کند، میزان درگیری و آگاهی وی بیشتر میشود. تدوینگر باید به گونهای این اطلاعات را در هر نما قرار دهد تا توجه بیننده را به خود جلب نکند و مخاطب از موضوع فاصله نگیرد.
نکته: این عنصر برای هر تدوینگر حکم اساس و بنیان را در هر تدوین دارد.
ترکیببندی نما
ترکیببندی نما یکی دیگر از عناصر تدوین است که میتوان به آن اشاره کرد. جای دادن منطقی عناصر تجسمی در فضای مورد نظر، در سطح دوبعدی یا سهبعدی را “composition” یا “ترکیببندی” میگویند.
ترکیببندی تحت قواعد و اصول معین و محاسبات دقیق انجام میگیرد و بین عناصر تصویری، ارتباط، پیوند و روابط منطقی ایجاد میکند.
تدوینگر در خلق ترکیببندی نماها نقشی ندارد و ترکیببندی خوب یا بد نتیجه فیلمبرداری است. اما از وظایف تدوینگر در این عنصر می توان به اطمینان حاصل کردن وی از ترکیب بندی معقول و قابل قبول نما، اشاره کرد.
نکته: ترکیببندی بد، مانع از کار تدوین نمی شود، اما کار تدوینگر را دشوارتر میسازد.
صدا
یکی از مهمترین عناصر تدوین، صدا است. زیرا به تصویر، روح و احساس میبخشد و همچنین، بیننده را برای تغییر صحنه، لوکیشن و یا حتی اتفاقهای غیر منتظره آماده میکند. به همین علت صدا برای تدوینگر، یکی از هیجانانگیزترین دلایل تدوین است.
تدوینگران باتجربه جمله معروفی دارند که می گوید “چیزی را که می شنوی، لازم نیست ببینی“
نکته : پیش انداختن صدا، راهی است برای جلب توجه بیننده که اصطلاحا به آن لپینگ (Lapping) یا همپوشی میگویند. به طور مثال زمانی که از صحنه داخلی به صحنهای خارجی کات زده می شود، معمولا صدا را پنج فریم زودتر از تصویر تدوین میکنند.
نکته : باید این نکته را در نظر داشت که نبود صدای مناسب، از ارزش تدوین میکاهد.
زاویه دوربین
یکی دیگر از کلیدیترین عناصر تدوین ، زاویه دوربین است. و قاعده کلی که باید در این عنصر رعایت شود، به شرح زیر است :
هر بار که با برش یا میکس و یا fade از نمایی به نمای دیگر میروید، دوربین باید نسبت به نمای قبل، زاویه متفاوتی داشته باشد. از کلمه “زاویه” برای اشاره به موقعیت های دوربین نسبت به موضوع اشاره می شود.
نکته : برای تدوینگر، تفاوت بین دو محور یا زاویه دوربین، نباید بیش تر از 180 درجه تغییر کند و اگر از موضوعی واحد فیلمبرداری می کنید، معمولا باید کم تر از 45 درجه باشد.
تداوم
هر بار که با زاویه تازهای از دوربین، فیلمبرداری میشود، کاراکتر باید هر حرکت یا کنشی را دقیقا به همان صورتی که در نمای قبل اجرا کرده، تکرار کند. به طور کلی عنصر تداوم به چهار دسته تقسیم میشود:
تداوم محتوا:
وجود تداوم در محتوا ضروری است. به طور مثال اگر کاراکتری در نمای اول کیف را با دست راست برداشته، بدیهی است که در نمای بعدی هم کیف باید در دست راست او باشد. یکی دیگر از وظایف تدوینگر، حفظ تداوم محتوا است.
تداوم حرکت:
تداوم شامل جهت حرکت نیز می باشد، به طور مثال اگر کاراکتری در نمای اول از راست به چپ حرکت میکند، در صورت اینکه تغییر جهت وی را به عینه نبینیم، کاملا طبیعی است که در نمای بعدی هم باید از همان جهت حرکت کند.
تداوم موقعیت:
باید تداوم را در موقعیت کاراکتر روی پرده حفظ کرد، به طور مثال اگر کاراکتر مورد نظر در سمت چپ پرده ایستاده، در نمای بعد هم باید در سمت چپ ایستاده باشد، مگر اینکه برای تغییر این موقعیت شاهد حرکت صحنه باشیم.
تداوم صدا:
در نماهایی که به مکان و زمان واحدی تعلق دارند، صدای پسزمینه، باید شباهت و تداوم کلی داشته باشد. به صدای پس زمینه اصطلاحا “Ambient sound” یا “صدای محیط” گویند. تداوم صدا و پرسپکتیو آن، بسیار مهم است، به طور مثال: اگر در نمایی، موتور نمایش و صدای آن شنیده میشود، در نمای بعدی هم باید صدای آن شنیده شود، تا جایی که موتور از محل دور شود یا حتی اگر موتور در نمای دوم هم نمایش داده نشود، باید صدای آن را شنید به گونهای که صدای موتور به آرامی کم شود.
انواع روشهای تدوین
تدوین نوعی انتقال بین دو نماست، که تدوینگر به کمک یکی از سه روش زیر این کار را انجام می دهد:
- کات (برش)
- میکس
- fade (محو تدریجی)
کات (برش) :
برش یعنی انتقال آنی و فوری از نمایی به نمای دیگر. کات، رایجترین و پرکاربردترین نوع انتقال در تدوین می باشد و نوعی فاصله در انتقال، از نمایی به نمایی دیگر است.
در موارد زیر از برش استفاده می شود :
- در جایی که حرکت کاراکتر پیوسته و مستمر است.
- در جایی که باید اطلاعات یا مکان را تغییر داد.
- در جایی که باید “تاثیر” را تغییر داد. (یعنی تمرکز مخاطب را به جایی دیگر تغییر داد.)
نکته : در صورتی که تدوینگر با دقت و به درستی این کار را انجام دهد، بیننده به شکلی آگاهانه متوجه آن نمیشود.
نکته : در صورتی که برش (کات)، محسوس و قابل رویت باشد، این نوع کات را “Jump cut“ یا به عبارتی “کات پرشی” مینامند.
نکته : در بهترین حالت، هر برش باید حاوی تمام عناصر تدوین (عناصر ششگانه) باشد که در عمل اینگونه نیست اما تدوینگر باید یک قاعده کلی را در این روش رعایت کند و این است که سعی کند بسته به نوع تدوین، عناصر بیشتری را در تدوین رعایت کند.
میکس:
طرز ساخت این نوع انتقال از طریق همپوشانی نماها اتفاق میافتد و به گونهای است که کمی مانده به پایان نما، ابتدای نمای بعد به تدریج آشکار میشود و همزمان نمای قبل به آرامی محو شده و نمای جدید قویتر می شود. به طور مثال : همانطوری که در گیف زیر مشاهده میکنید، نمای سفید رنگ به آرامی محو شده و همزمان نمای سیاه رنگ هم به تدریج کامل میشود. استفاده درست از روش میکس در موارد زیر صورت می گیرد :
- زمان تغییر کند.
- مکان تغییر کند.
- لازم است زمان کند شود.
- ارتباط بصری محکم و تنگاتنگی بین نمای اول و نمای دوم وجود دارد.
نکته : برای اینکه میکس تاثیر کامل خود را بگذارد، باید حداکثر یک ثانیه طول بکشد.
نکته : در صورت نیاز به میکس طولانیتر، باید ترکیببندی نماها با دقت بیشتری انجام گیرد.
نکته : در صورتی که میکس کوتاه باشد (20 فریم یا کمتر) به یک برش مشهود و بیموقع تبدیل می شود.
Fade(محو تدریجی):
کاملا مشابه میکس است با این تفاوت که انتقال با تغییر تدریجی تصویر، به یک تصویر کاملا سیاه و یا کاملا سفید اتفاق میافتد. به طور مثال: همانطوری که در گیف پایین مشاهده میکنید، تصویر به آرامی به رنگ سیاه تبدیل میشود. fade به دو شکل صورت میگیرد که به شرح زیر است :
- fade in : همان انتقال از پرده ای سیاه یا سفید به تصویر می باشد.
- fade out : همان انتقال از تصویر به پرده ای سیاه یا سفید می باشد.
نکته : از fade in، در ابتدای برنامهها، ابتدای سکانسها یا صحنهها استفاده میشود و همچنین از fade out، در پایان برنامهها، پایان سکانسها یا صحنهها استفاده میشود.
نکته : از این نوع انتقال (fade)، برای جدا کردن زمان و مکان استفاده میشود.
5 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
4 دی, 1402
سلام
و تشکر از سایت بسیار آموزنده و مفیدتون
فکرمیکنم در مقاله فوق، در بخش مربوط به زاویه دوربین، جملهی صحیح تر میتونه این باشه که:
«گر از موضوعی واحد فیلمبرداری می کنید، معمولا باید در رابطه با برش بین نماهای متوالی اگر تغییر محسوسی در اندازه وجود ندارد، باید حدّاقل ۳۰ درجه اختلاف زاویه وجود داشته باشد. در غیر این صورت اتصال دو نما به حالت پرشی در خواهد آمد.»
9 دی, 1402
سلام
ممنون از فیدبکتون
13 مهر, 1399
فوق العاده و پرکاربرد
30 بهمن, 1398
فوق العاده بود آقا دست مریزاد
30 بهمن, 1398
باعث افتخار ماست؛
ممنون از لطف و توجه شما؛